نام تو را زمزمه ميكنم اي لبريز از همه چيز
و تو را ميخوانم اي همه شعر بودن
اتاقم را به زيباترين فرش آراسته ام
تا تو را با بهترين هايم به خود و اتاق تنهايي ام پيوندي از جنس ماندن بزنم
من تو را مي سرايم اي پرمعنا ترين واژه
انگشتان احساسم را براي تو به تكاپو وا داشته ام
تا با آنها زيباترين نغمه ها را به جاودانگي تو در آورم
من وجودم را به قربانگاه عشق تو خواهم آورد
تا تو را مسخ نمايم به حضورم
من تو را خواهم خواند اي هميشه جاويد
من از وفاي تو شعري خواهم ساخت همه اش از جنس آغاز