روزي با يك روح ملاقات كردم
او سرم را از تنم جدا نكرد
فقط راه دنور را از من پرسيد.
روزي با يك شيطان ملاقات كردم
او جانم را نگرفت.
فقط براي مدتي دوچرخه ام را قرض گرفت.
روزي با يك روح خونخوار از قبر برخواسته ملاقات كردم
او خونم را نمكيد
فقط يك تومان داد و دو تا پنج زاري ازم گرفت.
اين اتفاقات برايم عادي است
چون هميشه آدمهاي خوب را
درست در موقع بدي مي بينم.
شل سيلور اشتاين